Thursday, March 25, 2010

بی نام

دو روزه دلم گرفته، آسمون هم،
کاش می شنید، کاش می خوند، کاش می دونست،
کاش بود،
کاش فرصت داشت،
و کاش درست بود.

من مسُولم.

و امیدوارم اینبار، همه چیز درست باشه،
و امیدوارم،
بتونم کاری رو که قلبم می خواد، براش درست انجام بدم.

Wednesday, March 24, 2010

راز

'tjd plj [hvd ani
ld'k , rjd ld 'd wfv ;k fvhd hdki ;i fijvdk v, fi Hnl fi fkni ihj fnd
;; wfv ;vnl hlh
j, nsjl, f'dv rgfl v, inhdj , Hv,l ;k
j, fijvdk v, fvhl fdhv
onhdh
,;g fi j, fi hldn j,nuh ;vnl 'tjd wfv ;k ili ]dc nv hojdhv j,sj onh fi ,qul fijvdk shlhk v, fni


نه به خودتون فشار نیارین
این یه راز و نیازه که نمی خواستم کسی بخونش، اما باید می نوشتمش
نمیدونم
نمی دونم چرا آب و هوای دلم این روزا این طور یهو دگرگون میشه

Tuesday, March 23, 2010

بهانه

خیلی چیزای قشنگ داریماما نمیدونم چرا کفایت نمیکنه؟
دل بهانه داره،همیشه یه چیزی میخواد، مثل بچه کوچولوهای بی سواد، پنج هزاریشو با ده تا پنجاه تومانی عوض میکنه و فکر میکنه چقدر خوش به حالش شده
امروز کلی شیرینی خوردم، دیدو بازدید عیده دیگه، چقدر بگی نه مرسی! تو فرهنگ ما کسی قبول نمیکنه.
یه زمان که عاشق شکلات بودم یه روز آخرای عید ظرف شکلاتمونو گذاشتم جلومو تا آخرش خوردم،کلی شکلات!
وای
هرچند چیزیم نشد،اما اسم اون کارو گذاشتم خودکشی شکلاتی
اون زمان منو شکلات مینمون خوب بود و به هم میساختیم، تا اینکه یه خاطره بد از هم پیدا کردیم.حالا دیگه به ندرت شکلات میخورم.

Saturday, March 20, 2010

0



یا مقلب القلوب والابصار
یا مدبر الیل والنهار
یا محول الحول والاحوال
حول حالنا الی احسن الحال



سال نو مبارک

Friday, March 19, 2010


با این باغچه کوچیک از باغ بهشت ، سال 88 رو تا آخرین روزهاش بدرقه میکنم

1

27 ساعت به تحویل سال مونده، هر کس متناسب حساسیتی که خونه تکونی نوروزی براش داره، از یه ماه یا یک هفته یا چند روز فبل خونه تکونی شو شروع کرده،
همه گوشه ها و کمدها هر جای دور از دسترسی تمیز و مرتب شده ، لباس نو آماده شده، سفره هفت سین، گل، ماهی، سبزه .
همه شیشه ها پاک شدن .
همه اینها کلی زمان بردن، این کارهای ساده که همه به انجامش عادت دارن و آزموده هستن.
اما ما موندیم و تنگ بلور وجودمون، که خیلی همت کنیم در یک لحظه ، تو لحظه تحویل، به یادش می افتیم و برای پاک کردنش از غبار دعا میکنیم.
لحظه هم غنیمته اما، واقعا نمی تونه کافی باشه.
من،
عادتهام،
حرفهام،
کارهای کرده و نکردم،
نیتهای دلم،
قدمم،
نگاهم به زندگیم،
نگاهم به مردم،
باید پاک و تمیز باشن،
مثل شیشه پنجرم در شروع سال نو.
من!
آستین هاتو بالا بزن،
هر چیز قابل جبرانه، هر راه قابل برگشته،
اگه بخوای،
اگه اراده کنی!

Wednesday, March 17, 2010

3

خیلی مونده که قصه ها تموم شن
اما کاش همه قصه ها به خوبی تموم میشد.
کاش همه همیشه مطمین بودیم که هر چی که پیش بیاد آخرش خوبه.
هوس فیلم دیدن کردم، مدتیه فیلم خوب ندیدم، یکی چند تا فیلم قشنگ بهم معرفی کنه،
آخرشم خوب نبود اشکالی نداره .
نمیدونم چرا بین این همه فیلمی که تا حالا دیدم فیلم before sunset یکی از فیلم هایی بود که خیلی دوست داشتم.
هرچند که هنرپیشه زنش یه دختر فرانسوی بود اما منو یاد خودم میانداخت.
اون بهار که این فیلمو دیدم آرزو کردم اگه باز به این دنیا برگردم یا یه دختر فرانسوی باشم یا یه پرستو.
آخه یه جفت پرستوی عاشق تو خونمون آشیون کرده بودن و زندگی شون به نر خیلی قشنگ میرسید،
اونها هر بهار کلی راه رو ثرواز میکردن و به خونه بر میکشتن، و جفت میگرفتن و جوجه میاوردن، و بعد بر میگشتن.
و سال بعد یه فرصت تازه بود برای سفر، برای دیدار دوباره خونه، برای عاشق شدن.
انگار هر سال یه عمر جدید رو زندگی می کردن. این برام خیلی قشنگ بود.
اما زیاد نگذشت که یه پرستوی دیگم اومدو گوشه ای دیگه از پارکینگمون آشیون ساخت، انگار اومده بود بهم بگه، هر چند تاحالا ندیده بودی اما ما هم شکست میخوریم . امیدوارم اون پرستو امسال سفر بهتری رو تجربه کنه .
این بهار منتظرم دوباره ببینمت پرستوی کوچولو و امیدوارم این بار جفت بهتری پیدا کنی و بچه هاتونو باهم و به موقع به ثمر برسونین به موقع برگردین.
(پ.ن. داستان پرستو )

Tuesday, March 16, 2010

ای دل ای دی

ای دل ای دل
ای دل ای دل
با که گویم درد تو

4-5-6

سال 88 برام سال پر معنی بود اما ، دلم واقعا یه سال جدید می خواد.
و خوشحالم که سال جدید تو راهه، یه راه نزدیک.
دیگه زیادی درگیر راههای دور بودم، خوشحالم که راهت نزدیکه سال جدید .
بیا و برام هدیه زیاد بیار.
- هرچند که کارم گاهی کسالت آوره اما جنبه های مثبت زیادی هم داره، یکیش بودن با بچه هاست. و اینکه فقط هچون معلمشون هستی دوستت دارن و تو هم دوستشون داری.
احساس مسولیت هم میتونه عشق بهمراه بیاره ، وقتی به بچه ها درس میدی و باهاشون حرف میزنی و می دونی حرفت روشون اثر داره ناخوداگاه بهشون علاقمند میشی .
امروز آخرین روز امسال بو د که باهاشون کلاس داشتم به سلامتی آخرین روزای سال، کمتر درس دادمو بیشتر حرف زدیم ، از چیزهایی که اونها دوست دارن، حتی از عشقهای کوچیکشون که خیلی به نظرشون بزرگ میاد از طالع بینی ماه تولدشون و...
و باید بگم
هم به اونها و هم به خودم خوش گذشت .

Saturday, March 13, 2010

شمارش معکوس 7

زندگی میدانی ست
وندرین میدان نیکی و بدی رو در رو
ما به هر حال و به هر کار و به هر جا باشیم
یا قوی گردد از ما نیکی
یا بدی گیرد از ما نیرو

این روزا تا بهار میخوام هر روز یه شعر بنویسم
از این شاعر گرانقدر
که وقتی توی شعرش خوندم وقتی بچه بوده شعراشو برای مامانش میخونده و مامانش بهش افتخار میکرده عاشق خودشو شعراش شدم

Friday, March 12, 2010

چشم در راه

چشم در راه کسی هستم
کوله بارش بر دوش،
آفتابش در دست،
خنده بر لب، گل به دامن، پیروز
کوله بارش سرشار از عشق، امید
آفتابش نوروز.
با سلامش، شادی
در کلامش،لبخند
از نفسهایش گل می بارد
با قدمهایش گل می کارد

مهربان، زیبا، دوست،
روح هستی با اوست!

قصه ساده ست، معما مشمار،
چشم در راه بهارم آری،
چشم در راه بهار ... !

Tuesday, March 09, 2010

به سلامتی ""salammaryam.blogspot.com

خیلی خوشحالم که اینجارو دارم
این یکی از بهترین هدیه هایی بود که تا حالا گرفتم
همیشه نوشتن برام راحتتر از حرف زدن بود،
از نوشتن لذت میبردم،
می تونستم طوری بنویسم که دیگران نفهمنش،
همه احساساتی رو که خیلی ها توی دلشون نگه میدارن و نمیتونن به زبون بیارنشون رو توی شعرام می نوشتم،
و احساسمو بیان میکردمو خودمو سبک،
و کسی هم نمی فهمید.
حالا دایرمو کمی بزگتر میگیرم و سپرم رو دورتر،
خیلی ساده تر می نویسم و از این که بخوننش و بفهمن تو دلم چی میگذره ناراحت نمیشم.
تغییر خوبیه.
و هر گاه و بیگاه،
میتونم اینجا بنویسم،
نوشتن دوست داشتنیه، اما وقتی حتی یه نفر میخونتش دوست داشتنی تر میشه و لذت بخشتر، مخصوصا وقتی اون یه دوست باشه.
برای همین اینجا تند و تند به روز میشه .

دلا معاش چنان کن

دلا معاش چنان کن که گر بلغزد پای
فرشته ات به دو دست دعا نگه دارد

هر کاری که تو زندگی می کنی، شرف داشته باش
اصل اینه،
اگه اشتباه کردی، اگه کاری کردی که خودت و دیگری رو به دردسر انداختی، از مسولیتت شونه خالی نکن، مسولیتت رو تو هر اشتباه بپذیر،
سعی نکن مسولیت اشتباه رو به گردن دیگری بیاندازی و خودتو خلاص کنی هر چند اگه فکر کنی لیاقتشو داره، یا اگه هم داری در حقش ظلم میکنی ، اون از زندگیت بیرون میره و دیگه تاثیری تو زندگیت نداره.حتی با دشمنت هم عادل باش
چون هیچکس از زندگی آدم بیرون نمیره،
و مسولیت هر کلمه ، هر نگاه ، هر حرف و هر قدم ما، همیشه با ماست ، هرچقدر هم که همه چیز ظاهرا فراموش شه.
همیشه طوری زندگی کن تا اگه روزی دوست یا دشمن دیروزت همسفرت شد، دوست امروزت باشه.
و بتونی سرتو جلوش بالا نگه داری.

به امید اینکه همه ما اینگونه زندگی کنیم.

Sunday, March 07, 2010

هيچگاه کسی را دست کم نگيريد...

همه چيز ممکن است براثر زمان عوض شود
هيچگاه کسی را دست کم نگيريد... دل ديگران را به دست آوريد، زيرا ممکن است يک روز بيدار شويد و متوجه شويد وقتی داشتيد سنگ ريزه جمع می کرديد يک الماس را از دست داده ايد

Thursday, March 04, 2010

first 0f 2

hurry with no sorrow
before tomarrow,
tonight

second of 2

خدایا شکرت
وقتی فکرشو میکنم میبینم تو همه آرزوهای منو برآورده کردی،
هرچقدر هم که محال به نظر میومدن،

هرچند که همه شون خوشحالم نکردن،