خوشم اومده اینجا بنویسم. تو وبلاگی که خواننده نداره . اینم یه جور جالبه فقط برای خودم می نویسم.
مریم عزیزم کجایی؟ بیا بشین یکم درس بخون ، شعر بنویس ، کتاب بخون ، قدم بزن ، با درختها حرف بزن ، به ماه چشمک بزن.
من اونطوری بیشتر دوستت دارم .
دست خودم هم انگار از خودم کوتاه شده. باید دستمو دراز کنم ،خودمو از" طاقچه عادت" بردارم بگذارم کنج دلم تا هرکاری دلش می خواد براش بکنم.
چه خلوت قشنگی. همیشه از کنج خلوت خوشم اومده.
امروز کنج دل خودم خلوت کرده بودم. سرخوش شده بودم به قول خودم و به قول ترانه "مرد"
یادش بخیر، یاد خیلی روزهای رفته، چیزهای داشته، حرفهای زده، کارهای کرده ، که همه تموم شدن. و ازش فقط من موندم. با همهَُ تغییرهایی که کردم و همهُ چیزی که شدم .
"همه آنها جزی از وجود تو اند. آنها که بر تو تاثیر گذاشته اند و آنها که از تو تاثیر گرفته اند".
من این جمله رو دوست دارم و همه اونهایی رو که برای همیشه جزی از وجود من شدن.
No comments:
Post a Comment